نگاهی گذرا به آریانای باستان
افغانستان در منطقه آسیای مرکزی کشوری است که واجد اهمیت تاریخی و تقدم زمانی نسبت به ملل آریایی همجوار میباشد ولی بعضی از نویسندگان از این قدامت تاریخی کشور ما انکار ورزیده و آنرا کشور جدیدالتشکیل در قرن هیجدهم دانسته اند.
این مفکوره ریشه خود را از زمان استثمار غرب در شرق گرفته ، یعنی زمانی پای استعمار در قاره آسیا گذاشته شد و با توسعه روابط تجارتی و اقتصادی شناسائی کشور های دور افتاده و ممالک اروپائی بیشتر گردید دول استعماری به هرجائی که رسیدند کتب و آثار راجع به آن سرزمین نوشتند و در اروپا نشر کردند.
غالبآ نویسندگان استعماری در نوشته های خود اغراض سیاسی و احساسات شخصی خود را دخیل ساخته و بر واقعیت های تاریخی پرده افگندند. چنانچه اکثر نوشته های شان به دور این محور می چرخد که کشور بنام افغانستان در گذشته موجودیت تاریخی، طبیعی وسیاسی نداشته است و اگر در قرن 18 دولت هم تشکیل شده است آن یک امر اتفاقی بوده است نه یک واقعیت تاریخی ؛ خوشبختانه در قبال این نوع تبلیغات استعماری ، دانشمندان و نویسندگان واقعی که در راه معرفی علم، ادب، لسان، تاریخ و فرهنگ کشور ما معلومات علمی تهیه و تقدیم کرده اند، در جهان موجود بوده که پرده جعل و افترا را از روی حقایق دور کرده اند. نظر این دسته دانشمندان در باره افغانستان آنست که سرزمینی که امروزه بنام افغانستان یاد میشود ، در گذشته ها بنام های مختلف چون آریانا ، باختر و خراسان کبیر مسمی بوده است و در ادوار گذشته و عصر حاضر نقش ارزنده در ساحه شاهراه مطلوب و معبر خوبی برای مهاجران ، مهاجمان و جهانگشایان از غرب به شرق و از شمال به جنوب به منظور حصول خاک حاصلخیز نیم قاره هند از همین معبر اجباری که به اسم کلید هند یاد شده استفاده کرده اند.
مثال های زیادی شاهد این مدعای ماست. افغانستان " چهارراه آسیا " نقش مهم را در بین مدنیت های غربی ، هندی ، چینی و فارس بازی کرده است. این سرزمین نه تنها منشاء مهم را در بین مدنیت های مهم جهان ایفا نموده بلکه حیثیت منطقه ی تلاقی پرورشگاه و انتشار را نیز دارا بوده است.
افغانستان خصوصا در دوره کوشانی ها مرکز تبادله اموال تجارتی قاره های آسیا و اروپا و دولت آریانا از درک محصول ترانزیت ممالک چهار اطراف عاید خوبی بدست می آورد.
موقعیت حساس جرافیائی افغانستان باعث می گردد تا هرانکشاف و بحرام سیاسی در شرق میانه بیشتر اقتصادی این کشور را که راه های تجارتی خشکه از آن عبور می کرد صدمه برساند و مناطق حاصلخیز آن که در سر راه تجارت قرار داشت بر اثر تهاجم از شمال یا غرب خساره می دید و بعضا فلج می گردید ، راه ابریشم که گذشته از تقویه ی اقتصاد و تجارت بین المللی به شرق میانه و انتشار بودیزم به شرق دور نیز بوده است.
قابل تذکر است که افغانستان با داشتن معادن استخراج نشده و غنی یکی از سرزمین های غنی درمنطقه به حساب می آید، ولی به دلیل اینکه در کشور ما به اثر مداخلات بیشتر از سه دهه است جنگ ادامه دارد، کشور ما از این معادن سرشار خویش استفاده کرده نتوانسته است که بحث پیرامون این موضوع به مقاله جداگانه نیازدارد ، اما باید گفت که با استخراج معادن در کشور زمینه های کار به مردم فقیر ما مساعد گردیده و نیاز مارا نسبت به کمک های جامعه جهانی به حد اقل رساند ه و در دراز مدت کشور و مردم ما را از بدبختی های اقتصادی بی نیاز خواهد ساخت.
به امید روزی که کشور ما در سایه صلح و آسایش بتواند از معدنیات غنی استفاده مفید نموده و دیگر نیازی به کمک های خارجی در کشور ما احساس نگردد.
حمزه محمودی-افغان پیپر