علما و فقهاي بزرگ شيعه از آغاز غيبت كبري در راه مبارزه با بدعت ها از جان خويش گذشتهاند و در اين راه شهيد شدهاند و شكنجهها و آزارها را به جان خريدهاند،[13] علماي اسلام (تشيع) مبارزه با بدعت ها و خرافات را در صدر برنامه و سرلوحه زندگي خود قرار داده بودند، چنان كه پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ آنها را وارث خويش ميداند و امام معصوم آن ها را جانشين خود در عصر غيبت مطرح ميكند، همان طوري كه رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ با بدعتها و خرافات جاهلي در عصر خويش مبارزه كرد و در طول 23 سال دين الهي را مستقر نمود، و جانشينان خويش را براي حفظ دين از آلوده شدن به خرافات و بدعت ها مسئول نمود، آخرين جانشين پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ در آغاز غيبت كبري اين وظيفه مهم را به عهده عالمان نهاده و از آن ها خواسته است كه مدافع دين ناب محمدي باشند و علما نيز بر اساس پيماني كه خداوند از آن ها گرفته بر اين عهد وفادارند.[14]
بحمدالله در عصر كنوني هم، علما و بزرگان شيعه كه از افتخارات مذهب و حافظان شريعتند، همچون علماي گذشته، اين امانت گرانبهاي دين و ارزش هاي مقدس و غني شريعت را كه با رنج و تحمل مشقتهاي گذشتگان به آن ها رسيده است را با تمام وجود حافظ و نگهبانند. بنيانگذار جمهوری اسلامي ایران حضرت امام خميني (ره) در كلامي ارزشمند ی می فرمایند :
اگر فقهاي عزيز نبودند، معلوم نبود امروز چه علومي را به عنوان علوم قرآن و اسلام و اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ به خورد تودهها داده بودند... صدها سال است كه روحانيت اسلام، تكيه گاه محرومان بوده است، هميشه مستضعفان از كوثر زلال معرفت فقهاي بزرگوار سيراب شدهاند.[15][1]
ازدیر بازعلما در میان مردم نفوذی بسیارقوی و مستحکم داشتند، چون خاستگاه علما از میان اقشار مختلف بوده است و هرگز علما و روحانیون از یک قشر برنخاستهاند که مُنقطع از اقشار مردم باشند،آنان پس از کسب مدارج علمی به میان مردم برگشته و همواره به تبلیغ و ارشاد مردم اقدام کردهاند، این سنت دیرپای حوزههای دینی شیعه است، چون علما و مردم در فرصت های مختلف به علت ساختار اجتماعی و بافت فرهنگی جامعه ، ارتباط بسیار نزدیک داشتهاند و منازل علما یکی از پناهگاههای حل مشکلات مردم بوده است. حسینیهها، تکایای مذهبی و مساجد از جمله مراکز ارتباط دهنده مردم با علما بوده است.
علمای شیعه چونان حلقههای محکم و زنجیرهای آهنین به همدیگر متصل بوده و شبکه ی وسیع فرهنگی را به وجود آورده. طبقات مختلف علما اجزای یک پیکرمحسوب میشوند؛ ابزاری که علمای شیعه دارد، در اختیار هیچ گروه اجتماعی نبوده است.
برگزاری مراسم عزاداری در ایام محرم و سایر مناسبت های مذهبی و اعیاد نیز از جمله ابزارهای ارتباطی میان اقشار مردم و علما بوده است، این ارتباط به دلیل عوامل متعدد، بسیار ناگسستنی است که در طول تاریخ شیعه به وضوح دیده میشود. ارتباط مردم با علما و بزرگان اقوام و گروهها هرگز محدود و منحصر به زمان و مکان خاص نبوده.
در تاريكزار بيتپش زندگي انسانها، اين مشعل روشنائي آفرين دانش است كه فروغ و زندگي و شور و تپش ميآفريند، حتي آنان كه به افق اعلاي شهادت ميرسند، جان ميبازند و خون هيجانبار خود را بر رواق تاريخ مينگارند، پرورش يافته ی دامان دانشها و بينشها ست. روح زندگي، ناموس اجتماع، شعله ی تاريخ، نردبان معنويت، باروركننده انديشهها، پشتيبان بشريت و مايه ی ارجمندي تاريخ انسان، دانش و دانشمندانند. تودههاي انساني بيآنكه پيوسته آگاه باشند، از آثار وجود علماء و دانشمندان هميشه برخوردار بوده و برخوردارند و در پيمودن راه زندگي همواره از آنان ياري گرفته و ميگيرند، چنان كه مردمان، همه جا و همه گاه از خورشيد بهره گرفته و ميگيرند.
در مكتب تابناك اسلام و به ویژه ازمنظر ائمه شيعه(ع) نيز، علماء ودانشمندان از مقامي بس عظيم برخوردار و با اوصافي متعالي ستوده شدهاند كه بعد از پيامبران و امامان ـ عليهم السّلام ـ كسي را ياراي برابري با شأن و مرتبه آنان نيست. البته نه اين كه هر كس علمي از علوم رسمي را فراگرفت و اصطلاحاتي را به حافظه خود سپرد، واجد اين مقام و مرتبه باشد، بلكه مراد عالماني ا ند كه عمل را سرلوحه كار خود قرار داده و در مسير حضرت حقّ (ج) قدم بر ميدارند و وجودشان سرشار از عشق به خدا، خدمت به بشريّت و نماياندن صراط مستقيم از كژراهههاي ضلالت و گمراهي است.
روحاني مبارز ، عارف زاهد، عالم دردمند و وظيفه شناس ،شهيد والامقام حجت الاسلام محمد اسحاق آخوند ، یکی ازعلمای تاثیرگذار ورسالتمدارمعاصر افغانستان است که در حفاظت وتبلیغ دین وترویج معنویات نقش کم نظیر داشت. زندگي آن شهید گرانقدر پربار، مفيد و سر شار از پند و نصيحت و حکايتهاي آموزنده است ،هر برگی از حیات پربار او براي نسل امروز ما الگوي است تمام عيار. در ادامه به گوشه هاي از زندگی نامه ،افکار ،خدمات و خاطرات آن عزيز سفرکرده ميپردازم، تااندک ادای دینی باشد به شهدای انقلاب اسلامی افغانستان.
[1] . شيخ مفيد، الاختصاص، چ ششم، قم، جامعه مدرسين، 1418، ص 8.
[2] . دكتر ابوالقاسم گرجي، تاريخ فقه و فقهاء، چ اول، تهران، سمت، 1375، ص 118، 119، 120 ـ 127.
[3] . شيخ صدوق، اكمال الدين، چ سوم، قم، مدرسين 1416، ج 2، ص 484.
[4] . ر.ك: شهيد مطهري، گفتارهاي معنوي، چ دوم، تهران صدرا، 63،، ص 418.
[5] . ان اكرمكم عند الله اتقاكم...؛ حجرات، 21.
[6] . ر.ك: رضا مختاري، سيماي فرزانگان، چ چهارم، قم، ناشر دفتر تبليغات، 1371، ص 31، كه به تفصيل داستانهايي از پرهيزكاري و اخلاص علما در راه حفظ و ترويج دين بيان شده است.
[7] . ر.ك: علي مقدادي اصفهاني، نشان از بينشانها، چ پنجم، مشهد، آداب، 1373، ص 14؛ و ر.ك: حسينعلي راشد، فضيلتهاي فراموش شده، چ پنجم، تهران، اطلاعات، 1372، ص 31؛ نظر امام خميني درباره تربتي و ر.ك: سيد محمد حسين تهراني، روح مجرد، چ اول، تهران، انتشارات حكمت، 1414 ق، ص 32؛ و سيد محمد حسين تهراني، مهر تابان، (شرح حال علامه طباطبايي)؛ و محمد رضا اكبري، قصههاي معنوي، چ اول، تهران، پيام آزادي، 80، ص 34 ـ 44؛ و ر.ك: صادق حسن زاده، طبيب دلها، درباره ميرزا جواد آقا ملكي تبريزي، چ اول، قم، آل علي، 79، ص 9 ـ 212.
[8] . ر.ك: خوانساري، روضات الجنات، و ر.ك: شيخ عباس قمي، فوائد الرضويه و ر.ك: تنكابني، قصص العلماء، و ر.ك: مدرسي تبريزي، ريحانة الادب و ر.ك: سيد محسن امين، اعيان الشيعه.
[9] . اقتباس از سخنراني رهبر معظم انقلاب اسلامي، حضرت آيت الله خامنهاي مد ظله العالي، كه در مدرسه فيضيه در جمع فضلا و اساتيد حوزه در سال 74 ايراد فرمودند و در آن به نقش علماي شيعه در پيشبرد اهداف عاليه اسلام اشاره فرمودند.
[10] . اقتباس از فرمايشات حضرت آيت الله شبيري مدظله العالي در مباحثات علميشان.
[11] . علامه مجلسي، بحار الانوار، چ چهارم، تهران، اسلاميه، 1362، ج 2، ص 72؛ و دكتر محمد باقر حجتي، آداب تعليم و تعلم در اسلام، ترجمه منيةالمريد شهيد ثاني، چ دوازدهم، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1364، ص 247.
[12] . شهيد مطهري، گفتارهاي معنوي، چ دوم، تهران صدرا، 63،، ص 240، در عصر صفويه و پيش از آن علما در خط مقدم جهاد بودند و در كشور عراق براي رهايي اين مركز شيعه علماي اسلام جهاد نمودند.
[13] . ر.ك: علامه اميني، شهداء راه فضيلت، تهران، انتشارات روزبه، 1464هـ .ق، از ص 24 ـ 405؛ و ر.ك: شهيد مطهري، گفتارهاي معنوي، چ دوم، تهران صدرا، 63، ص 240.
[14] . ر.ك: نهج البلاغه، خطبه 3، «... و ما اخذ الله علي العلماء اَلّا يُقارّوا علي كظةٍ...».
[15] . صحيفه نور، ج 21، ص 88، پيام امام خميني به مراجع و روحانيون سراسر كشور.