یادی ازاستاد شهید حجه الاسلام والمسلمین محمد اسحاق آخوند(ره)و شهدای ثوردر سوزمه قلعه
درآغازین روزهای ماه ثور که همزمان است با کودتای کمونیست ها در سال 1357 ش و پیروزی مجاهدین قهرمان کشور بر کمونیسم و سقوط رژیم کودتایی خلق وپرچم،یاد شهدای منطقه را گرامی می داریم.
در زیراسامی شهدای برج ثور در سوزمه قلعه همراه تاریخ شهادت آنان تقدیم خوانندگان عزیز می گردد.
به جهت شخصیت،خدمات وبنیان گزاری ورهبری استاد شهید آخوند(ره) نکاتی از زندگی ایشان یاد آوری می گردد،امید که مورد قبول شهدای عزیز قرار گیرد.
حجه الاسلام والمسلمین محمد اسحاق آخوند 10 /2/58
میرزا حسین رحیمی6/2/ 58
شهید نصرالله کمالی 1357
سید مصطفی لنگری 58/2/9
حسین فرزند عزیز محمد 1358/2/9
زرغون عبدالهی 1358/2/9
عبدالرشید فرزند محمد حسن کربلایی 1358/2/10
ملا عبدالرحیم فرزند عبدالقیوم 1358/2/10
غلام علی فرزند میرزا علی 1358/2/10
محمد عیسی فرزند محمد علی 1358/2/10
غوث محمد فرزند بوری 1358/2/10
عطامحمد فرزند دادمحمد1361/2/4
یار محمد فرزند حاج کریم 1362/2/3
غلام علی فرزند محمد حسن1358/2/10
صفر محمد حیدری 1362/2/13
نیک مرغ فرزند نظر محمد 1362/2/12
محمد اسلم 1362/ 2/ 12
محمد کریم1362/2/12
جمعه فرزند تومان 1362/2/15
محمد عیسی فرزند حیدر علیی1362/2/15
عبدالحمید قوماندان 1362/2/15
ملانیاز 1362/2/15
مولوی محمد اسماعیل 1362/2/15
محمدصدیق(میرآب) محمد شاه 1362/2/18
ردی گل محمدخان1362/2/18
سیف الدین فرزند محمدحسین 1362/2/25
بهلول محمدی 1362/2/28
شمایل فرزند محمد صالح1362/2/3
ملا علی محمد فرزند شیر علی 1363/2/28
دین محمد رحیمی 1363/2/30
غلام علی قربانی 1363/2/30
جمادار فرزند نیاز محمد1363/2/30
سید حسن مصطفوی 1363/2/30
اسماعیل صالحی 1363/2/30
حسن پهلوان فرزند طلب 1363/2/30
غلام حیدر برهانی 1363/3
علی رضا افضلی 1371/2/9
استاد شهید حجةالاسلام والمسلمین محمد اسحاق آخوند، فرزند حاج محمد عیسى، در سال 1307 ش، درزیرچغت سوزمه قلعه، درخانواده ء مذهبى و کشاورز متولدشد...
شهید آخوند کار تدریس و تربیت تعداد زیادى از نوجوانان و جوانان علاقمند به علوم دینى را عهده داربود. در سالهاى اول، چون مکان معین براى تدریس وجود نداشت، ایشان چند سال گاهى در چادر و گاهى در جاى دیگر به تدریس پرداخت. استاد شهید در سال 1334 ش، تشکیل خانواده داد که ثمره این ازدواج سه فرزند پسر و چهار دختر بود.او یک قطعه زمین را از پدر بزرگوار خود براى تأسیس تکیهخانه گرفت ودر سال 1336، همراه تعدادى از مؤمنان کار بنای آن را آغاز کرد.
واولین تکیه خانه، در زیر چغت ساخته شد. بعد مدرسه علوم دینى، براى تدریس و اسکان طلاب، احدا گردیدد. با تأسیس این مرکز اسلامى، تعدادى از جوانان سوزمه قلعه و اطراف در این جا به تحصیل مشغول شدند.
استاد شهید شرایط اجتماعى وفرهنگی زمان را به خوبى درک مىکرد.
بعد از چند سال درچندین تکیه خانه ( دوازده مسجد و تکیه خانه )مراسم سخنرانى در ایام محرم و روزهاى جمعه برگزار مىگردید و همهجا مراسم عزادارى و گرامىداشت سالار شهیدان ( ع) بر پا بود. مردم مسلمان در نقاط مختلف در مجالس مذهبى حضور فعال داشتند. شاگردان استاد شهید در اکثر مناطق به تبلیغ و ارشاد مردم مىپرداختند.
اوبا صبر و متانت امر به معروف و نهى از منکر مىکرد ودر برابر کجروىها و عادت ها ی نا صحیح بى اعتنا نبود.
بسیارى از شهداى عزیز انقلاب از شاگردان با وفاى ایشان بودند وشخصیتهاى علمى، فرهنگى منطقه افتخار شاگردى این عالم ربانى را دارند.یکى از اسطوره هاى مقاومت و از پیشگامان و پرچمدارن نشر دانش و فرهنگ اسلام بود تواضع یکى از برجسته ترین صفات این روحانى شهید بود.
قناعت و صرفه جویى در امور زندگى از خصوصیات این مرد بزرگ بود. کمتر صحبت مىنمود.
هنگامىکه حاکمیت افغانستان طى یک کودتاى خونین به دست کمونیستها افتاد، در عین حال که مشغول تعلیم و تربیت طلاب حوزه علمیه بود، هرگز از تحولات سیاسى و نظامى کشورش غافل نشد، بلکه از طریق برخى از محصلان، در جریان اخبار و رویدادهاى روزانه کشور و منطقه قرار مىگرفت. هیچ وقت از افشاگرى علیه دولت دست نشانده شوروى کوتاهى نکرد و مردم را از خطرهاى آینده جوامع اسلامى آگاه ساخت.
در بهار سال 1358 ش آخوندو طلاب او قیام عمومى مردم ر ا رهبری نمودند..
به منظور دستگیرى علما و بزرگان از جمله استاد شهیدآخوند، دوماشین از نیروهاى دولتى از ناحیه سزاىکلان وارد سوزمه قلعه شد، اولین نبرد در برابر متجاوزان آغاز شددر این وضعیت حساس، استاد شهید درنگ را جایز نداسته، شمشیر به دست گرفت و در حالى که لباس سفید بر تنش بود به سمت مواضع دشمن حرکت کرد نظامیان دولتى او را زیر رگبار شدید قرار دادند.شجاعت ایشان چنان هراس و وحشتى در دل نظامیان دولتى ایجاد کرد و فرار کردند. سپس نیروهاى مردمى، مواضع دشمن را به تصرف خود در آوردند
در تاریخ 8/2/1358، دومین رویا رویى
استاد شهید با دشمن در این منطقه شکل گرفت. در روز 10/2/1358ش، تانک هاى نیروهاى دولتى خط دفاعى مبارزان را شکست. هنگامى که خبر پراکنده شدن نیروهاى مردمى به شهید آخوند رسید، افرادى که در کنار ایشان بودند، از او خواهش کردند که براى حفظ جان خود، منطقه را ترک نماید، اما استاد این پیشنهاد را رد کرد. این عالم ربانى نه تنها ترسى به دل راه نداد، بلکه با اراده اى قوى و توکل به خداوند متعال، بار دیگر شمشیر خود را به دست گرفت و راه شهادت را برگزید و به سمت کوه چغت حرکت کرد. موقعى که شهید آخوند به قسمت بالاى کوه رسید، پیشروى نیروهاى پیاده دشمن به سمت چغت آغاز شده بود. نظامیان تا دندان مسلح دولتى با دیدن شهیدآخوند، ایشان را زیر رگبار خود قرار دادند که در نتیجه این تیراندازى، استاد از ناحیه دست مجروح گردید. نظامیان کمونیستى که از وقار و شجاعت شهید آخوند به خشم آمده بودند، دو تیر دیگر بر پیکر استاد، یکى به چشم و دیگرى به سینه پاکش شلیک کردند. بدین ترتیب استاد حجةالاسلام والمسلمین شیخ محمد اسحاق آخوند شربت شهادت را نوشید ، در تایخ 10/2/1358ش، در پیش چشمان مادر دلسوخته اش که مظلومانه نظاره گر این واقعه درد ناک بود، به لقاءاللَّه شتافت و این رادمرد علم و تقوا با نثار خون سرخش مسؤولیت الهى خود را انجام داد.
تعدادى از مردم مسلمان شبانه پیکر خونین شهید آخوند را از محل شهادت انتقال داده، در دامنه چغت واقع در شمال غرب منزل شخصىاش مخفیانه به خاک سپردند.