در فرهنگ دینی؛ که از آیات قرآن کریم و روایات معصومین سلام الله علیهم اجمعین بدست میآید، عقل در مقابل جهل آمده است پس کاری که عاقلانه نباشد جاهلانه است و کاری که جاهلانه باشد عاقلانه نیست.
نزد همگان روشن است که امتیازی که انسان نسبت به دیگر جنبدگان دارد به عقل اوست و اگر کاری خلاف عقل انجام دهد و از پذیرش حق، رویگردان باشد در ردیف پایینتر از دیگر جنبندگان قرار میگیرد و به قول قرآن کریم «شرّ الدوابّ» میشود؛ آنجا که فرمود: «إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذینَ لا یَعْقِلُون [انفال/22] بدترین جنبندگان نزد خدا، افراد كر و لالى هستند كه تعقّل نمىكنند» (منظور از کر و لال در اینجا کسانی هستند که از شنیدن حرف حقّ کر هستند و از گفتن سخن حقّ لالند).
در مقابل این گروه، صاحبان عقل و خرد هستند که قرآن کریم؛ ایشان را «ْ أُولُوا الْأَلْباب (صاحبان خرد)» معرفی کرده و میفرماید: «الَّذینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِكَ الَّذینَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْباب [زمر/18] كسانى كه سخنان را مى شنوند و از نیكوترین آنها پیروى مىكنند آنان كسانى هستند كه خدا هدایتشان كرده، و آنها خردمندانند».
در روایات معصومین علیهم السلام هم عقل؛ در مقابل جهل بکار رفته مانند روایت امام رضا علیه السلام: «صَدِیقُ كُلِّ امْرِئٍ عَقْلُهُ وَ عَدُوُّهُ جَهْلُه [1] دوست هر انسانى عقل اوست و دشمن او جهلش» و روایت پیامبر صلی الله علیه و آله: «ابنَ آدم أَطعْ ربَّك تسمّى عاقلا و لا تَعصِهِ فَتُسَمّى جاهِلا [2] فرزند آدم! پروردگار خویش را فرمانبردار باش تا ترا خردمند خوانند و او را نافرمانی نکن كه ترا جاهل میخوانند» و در روایت معروف به «حدیث جنود عقل و جهل» [3]
امام صادق علیه السلام؛ به صورت مفصل در مورد عقل و جهل و لشکریانی که هریک در اختیار دارند بیان فرمودند و در همین روایت است که عقل و جهل را مخالف و دشمن یکدیگر معرفی فرموده میفرمایند که خداوند به هریک از عقل و جهل، هفتادوپنج لشکر عطا فرمود و این لشکریان با یکدیگر ضدیّت دارند.
بنابر حدیث عقل و جهل، شخص باحجاب، تعداد زیادی از لشکریان عقل را داراست و شخص بیحجاب، عقل خود را اطاعت نکرده و از دشمن خود که «جهالت» است پیروی کرده و گمراه شده است. (امام علی علیه السلام میفرماید: «لَا عُدَّةَ أَنْفَعُ مِنَ الْعَقْلِ وَ لَا عَدُوَّ أَضَرُّ مِنَ الْجَهْل [4] هیچ ذخیرهای بهتر از عقل در برابر حوادث سخت روزگار، سودمندتر از عقل نیست و هیچ دشمنی زیانآورتر از جهل نیست»)
دلایل عاقل بودن بودن باحجاب و جاهل بودن بیحجاب
اما دلایل عاقل بودن شخص باحجاب و جاهل بودن بیحجاب با نظر به لشکریان عقل و جهل:
1- اولین دلیل عاقل بودن باحجاب، اطاعت از خداوند است که امر به چهار نوع حجاب میکند (حجاب در نگاه، حجاب در گفتار، حجاب در پوشش و حجاب در رفتار [5]) اما بیحجاب، نافرمانی خدا میکند(اطاعت خداوند از لشکریان عقل و نافرمانی خداوند از لشکریان جهل است).
2- دومین دلیل عاقل بودن شخض باحجاب، شکر ور سپاسگزاری از نعمتهای خداوند است که با رعایت حجاب، نعمت زیبایی خود را در مسیر رضای خداوند بکار میبرد اما شخص بیحجاب، نعمت زیبایی خود را کفران و ناسپاسی میکند و در مسیر نارضایتی خداوند بکار میبرد (شُکر نعمت، از لشکریان عقل؛ و کُفران نعمت؛ از لشکریان جهل است).
3- سومین دلیل عاقل بودن شخص باحجاب، رعایت عفّت است اما شخص بیحجاب، متهتّک است و موجب بیحیثیتی میشود (عفّت از لشکریان عقل و تهتّک از لشکریان جهل است).
4- شخص با حجاب، با حیاست و شخص بیحجاب، رعایت حیا را نمیکند (حیا از لشکریان عقل، و بیشرمی از لشکریان جهل است).
5- باحجاب، باوقار است و بیحجاب، سبُک و خفیف است (وقار از لشکریان عقل، و خفّت و سبکی از لشکریان جهل است).
6- با حجاب، زینت خود را میپوشاند و مستور میدارد اما بیحجاب، زینت خود را به نمایش مردان نامحرم درمیآورد (سَتْر و پوشش از لشکریان عقل و تبرُّج و آشکار کردن زینت در مقابل نامحرم، از لشکریان جهل است).
7- باحجاب، حق و حکمت را رعایت میکند و بیحجاب، پیرو باطل و هوای نفس است ( حق و حکمت، از لشکریان عقل، و باطل و هوای نفس از لشکریان جهل هستند).
و غیر از موارد مذکور، موارد دیگری هم هستند که شخص باحجاب را جزء عاقلین و بیحجاب را جزء جاهلین قرار میدهد و عقل و جهل، همواره برای لشکریان خود، نیرو جذب میکنند و البته برای آنها فرقی ندارد که این نیروها زن باشند و یا مرد.
تا ما جزء کدامیک از لشکریان عقل و یا جهل باشیم و عاقل؛ نامیده شویم یا جاهل! و البته عاقلها اهل سعادتند و جاهلین اهل شقاوت.
پینوشتها:
[1]. اصولكافی، ج1، ص11
[2]. نهجالفصاحه، ص159
[3]. اصول كافی، ج1، ص20 تا 23
[4]. بحار الأنوار، ج1، ص95
[5]. سوره نور/آیه 31، احزاب/32، نور/31
(رهروان ولایت)
حمزه محمودی