از دیرباز در پژوهشها بر فهم عوامل ماندگارساز قیام سالار شهیدان حضرت امام حسین بن علی علیهماالسلام تاكید شده است. بررسیهاى سامان یافته در این درباره، به برخى عوامل مانند استوارى و پافشارى امام حسین علیه السلام بر اصول و ارزشها، انتساب ایشان به پیامبر صلى الله علیه و آله، ماهیت انسانى و والاى عاشوراییان و... انگشت تاكید نهاده اند. با این همه، باید گفت، علت ماندگارى این حماسه بزرگ در پیوند نهضت حسینى با قرآن نهفته است و عوامل دیگر، هر یك به گونه اى به این عنصر اساسى باز مى گردد.
حضور و نقش آفرینى كلام الهى در متن این حادثه از یك سو، و جاودانگى قرآن كریم از سوى دیگر، گواه درستى این سخن است؛ زیرا قرآن هرگونه سستى و كژى را از ساحت قدس خود دور دانسته است: «لا یأتیه الباطل من بین یدیه و لا من خلفه»(1) مفهوم این سخن، آن است كه اگر هر پدیده اى، هماهنگ با معارف والاى قرآن، رقم بخورد و در پیوند با آن شكل گیرد، ماندگار خواهد بود و ناراستى و انحراف در آن راه نخواهد یافت.
در متون گزارش شده از حماسه عاشورا، موارد فراوانى از حضور قرآن دیده مى شود. این گزارشها به لحاظ زمانى، حوادث پیش از رسیدن كاروان حسینى به كربلا، و بعد از آن را در بر مى گیرد.
امام حسین علیه السلام در برخى نامه ها بر جایگاه والا و نقش اساسى قرآن در حاكمیت جامعه اسلامى اشاره كرده ، و فردى را شایسته امامت دانسته اند كه اساس حكومت و مدیریتش بر معارف و آموزه هاى بلند قرآنى، استوار باشد. ایشان در پاسخ نامه كوفیان نگاشتند:
تمام آنچه را در نامه هایتان بیان كردید، دریافتم . سخن بزرگانتان این بود كه ما، امام و رهبرى نداریم ، تو به سوى ما بیا تا خدا به وسیله تو ما را به شیوه درست و در مسیر هدایت، گرد آورد. به جانم سوگند، امام نیست مگر آن كسى كه به كتاب الهى عمل كند و بدان پایبند باشد: «فلعمرى ما الامام الا الحاكم بالكتاب» .(2)
همچنین امام حسین علیه السلام در نامه اى به مردم و بزرگان شهر بصره، دعوتش در این نهضت را بر اساس كتاب الهى دانستند و چنین نگاشتند:
اینك سفیرى را به همراه پیامم به سویتان مى فرستم و شما را به كتاب پرشكوه خدا و راه رسم انسان ساز پیامبرش صلى الله علیه و آله فرا مى خواند: «و انا ادعوكم الى كتاب الله و سنة نبى».(3)
در این موارد امام علیه السلام آشكار ضرورت هماهنگى رفتار حاكم اسلامى با قرآن را یادآور شده اند.
عصر روز نهم محرم، پس از شروع جنب و جوش در لشكر عمر سعد كه نشان از تصمیم جدید آنان داشت، امام حسین علیه السلام، برادر رشیدش را براى به دست آوردن آگاهى دقیق به سوى سپاه دشمن گسیل داشت . حضرت عباس علیه السلام به همراه بیست نفر سپاه اموى آمد و از برنامه تازه آنان پرسید. گفتند: دستور امیر رسیده است تا كار را تمام كنیم . عباس علیه السلام از آنان خواست تا در این كار شتاب نورزند تا نزد امام حسین علیه السلام رود و این پیام را به ایشان برساند. امام حسین علیه السلام پس از آگاهى از نقشه دشمن فرمود:
عباس من! اینك سوى دشمن برو و اگر توانستى هجومشان را تا بامداد فردا به تاخیر انداز و شرارتشان را امشب از ما بازدار، بدان امید كه جبین بر آستان ربوبى نهیم و از او آمرزش طلبیم . خدا خود مى داند كه من، چقدر نماز و خواندن كتابش را دوست دارم و شیفته دعا و نیایش بسیار و آمرزش خواهى از اویم: «فهو یعلم انى قد احب الصلاة له و تلاوة كتابه و الدعاء و الاستغفار». (4)
همچنین برخى از گزارشها بیان مى كند كه امام حسین علیه السلام در روز عاشورا قرآن به دست، در برابر لشكر دشمن حاضر شد: «ركب الحسین على فرسه و اخذ مصحفا فوضعه بین بدیه، ثم استقبل القوم رافعا یدیه»(5)
این خود نمونه دیگرى از حضور قرآن در كربلاست. چرا که سالار شهیدان هرگز در اندیشه كشتار و خونریزى نبود. هدف اصلى آن حضرت آگاهى بخشیدن به مردم بود. به همین دلیل بارها با سپاهیان عمر سعد به اتمام حجت پرداخت، گاه قرآن به دست، بى سلاح و جامه نبرد، به میان آنان می رفت ... . (6)
در رفتار و گفتار یارانى با وفا و شاگردان شایسته مكتب امام حسین علیه السلام، نمونه های زیادی از حضور قرآن گزارش شده است. برخى از یاران امام استادان تلاوت قرآن بودند و از آنان با عنوان «سید القراء» یاد مى شد. حضور آنان در اردوگاه حسینى، تجسم حضور قرآن را براى حاضران در پى داشت:
الف - بریر بن خضیر: او یكى از قرآن دوستان و قاریان نامدار حاضر در حماسه حسینى است. مرحوم علامه سید محسن امین درباره او نوشته است: «بریر بن خضیر الهمدانى و كان زاهدا عابدا و كان اقراء اهل زمانه و كان یقال له سید القراء».(7)
ب - حبیب بن مظاهر: وی یكى دیگر از چهره هاى نامدار قرآنى كربلاست كه در حماسه حسینى، تجسم بخش حضور قرآن است. برخى منابع، نام او را در فهرست كسانى نگاشته اند كه عارفانه به تدبر در قرآن پرداخته و عاشقانه در یك شب، قرائت آن را به پایان مى بردند .(8)
ج - آزاده اى بلند همت: در میان فهرست شهیدان كربلا نام غلامى به چشم مى آید كه ترك نژاد است . به گمان مرحوم سماوى، نام دقیق او «واضح التركى» است.(9) برخى منابع، این غلام غیور و آزاد مرد بلند همت را چنین وصف كرده اند: « غلام تركى كان للحسین علیه السلام و كان قارئا للقرآن».(10)
حضور این افراد قرآن آشناى معاد باور، در كربلاست كه براى حاضران حماسه حسینى و خوانندگان تاریخ، تجسم نمادین قرآن را تداعى مى نماید.
قرآن، از ایثارگران تجلیل مى كند؛ «و یۆثرون على انفسهم» (11) در كربلا جلوه هاى بسیارى از ایثار به چشم مى خورد كه نمونه بارز آن ایثار حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام است.
قرآن مى فرماید: «و العاقبة للمتّقین» (12) در كربلا نام نیكى از دهها هزار جنایتكار نیست، امّا نام 72 تن سرباز امام حسین علیه السلام همچنان زنده است.
قرآن مى فرماید: اى پیامبر! ما نامت را بلند داشتیم؛ «و رفعنا لك ذكرك»(13)، در كربلا نام امام حسین علیه السلام براى همیشه بلند آوازه ماند.
قرآن مى فرماید: «اُمرت لان اكون اوّل المسلمین»(14) یعنى رهبر باید پیشگام باشد و در كربلا امام حسین علیه السلام فرزندش على اكبر علیه السلام را قبل از جوانان بنى هاشمى به میدان نبرد فرستاد.
قرآن مى فرماید: «فاستقم كما اُمرتَ و مَن تابَ مَعَك»(15) اى پیامبر! تو و یارانت استقامت بورزید، در كربلا بهترین جلوه هاى استقامت را در امام حسین و یارانش علیهم السلام مى بینیم .
قرآن مى فرماید: بدى هاى مردم را با خوبى جواب دهید؛ «و یدرئون بالحسنة السیئة»(16)، در كربلا حُرّ راه را بر امام مى بندد، ولى امام حسین علیه السلام به تشنگان لشكر حُر و حتّى به اسب هاى آنها آب مى دهد.
قرآن در بسیارى از آیات سفارش به توحید مى كند، جمله اى كه امام حسین علیه السلام فرمود: «لا معبود سواك» بهترین جلوه این آیات است.
آری، كربلا تنها، عرصه خروش حماسى دلیر مردان عاشورایى، و تراژدى غم انگیز انسانى نیست، بلكه سروش رسا و دلنشین كلام الهى نیز در آن طنین انداخته و آشكارا تجلى نموده است؛ فهم درست و بازگویى تمام حقیقت این واقعه نیازمند بازتاب این عنصر اساسى است .
پی نوشت:
1) فصلت، 42 : از پیش روى آن [قرآن ] و از پشت سرش باطل به سویش نمى آید.
2) نك : لوط بن یحیى ازدى غامدى ، مقتل الحسین علیه السلام ص 17؛ عبدالله بن مسلم دینورى (ابن قتیبه)، الامامه و السیاسه ، ج 2، ص 8؛ محمد بن محمد بن نعمان بغدادى عكبرى (شیخ مفید)، الارشاد فى معرفه حجج الله على العباد، ج 2، ص 39؛ محمد بن على بن شهر آشوب مازندرانى ، مناقب آل ابى طالب علیهم السلام ج 3، ص 242؛ محمد بن جعفر حلى (ابن نما)، مثیر الاحزان ، ص 16؛ عبدالرحمن بن محمد حضرمى (ابن خلدون )، تاریخ ابن خلدون ، ج 3، صص 22 - 23.
3) نك : محمد بن طبرى ، تاریخ الامم و الملوك ، ج 4، صص 256 - 266؛ اسماعیل بن كثیر دمشقى (ابن كثیر)، البدایه و النهایه ، ج 8 ص 170؛ محمد بن طاهر سماوى ، ابصار العین فى انصار الحسین علیه السلام ص 26؛ شهاب الدین مرعشى نجفى ، ملحقات احقاق الحق ، به اهتمام محمود مرعشى نجفى ، ج 27، ص 155.
4) نك : لوط بن یحییى ازدى غامدى ، مقتل الحسین علیه السلام، ص 106؛ محمد بن نعمان بغدادى عكبرى (شیخ مفید)، الارشاد فى معرفه حجج الله على العباد، ج 2، صص 89 - 90؛ عبدالله بحرانى ، العوالم ، ص 243؛ محسن امین عاملى ، لواعج الاشجان فى قتل الحسین علیه السلام، ص 118.
5) البته ممكن است مراد از واژه «مصحف» در این مورد، نامه كوفیان باشد كه حضرت براى اتمام حجت ، به همراه خود برداشتند. نك: اسماعیل بن كثیر دمشقى (ابن كثیر)، البدایه و النهایه ، ج 8، ص 193؛ محمد بن احمد دشمقى باعونى ، جواهر المطالب فى مناقب الامام الجلیل على بن ابى طالب علیه السلام، تحقیق محمد باقر محمودى ، ج 2، ص 284؛ شهاب الدین حسینى مرعشى ، شرح احقاق الحق ، به اهتمام محمود مرعشى نجفى ، ج 33، ص 603.
6) عبدالله جوادى آملى ، حماسه و عرفان ، ص 190.
7) لواعج الاشجان فى قتل الحسین علیه السلام، ص 141: در برخى آثار از او چنین یاد شده است : «وصف فى المصادر بانه سید القراء و كان شیخا، تابعیا، ناسكا، قارئا للقرآن ، و من شیوخ القراء فى جامع الكوفه ، و له فى الهمدانیین شرف و قدر» نك: محمد مهدى شمس الدین ، انصار الحسین علیه السلام، ص 77.
8) «و قال الحسین: یرحمك الله یا حبیب لقد كنت تختم القرآن فى لیلة واحدة و انت فاضل» ؛ سلیمان بن ابراهیم قندوزى حنفى ، یناییع المودة لذوى القربى ، ج 3، ص 71.
9) محمد بن طاهر سماوى ، ابصار العین فى انصار الحسین علیه السلام، صص 144 - 145.
10) «ثم خرج غلام تركى كان للحسین علیه السلام و كان قارئا للقرآن ، فجعل یقاتل و یرنجز... فقتل جماعه ثم سقط صریعا فجاءه الحسین علیه السلام فبكى و وضع خده على خده ففتح عینه فراءى الحسین علیه السلام فتبسم ثم صار الى ربه رضى الله عنه». نك : محمد باقر مجلسى ، بحارالانوار، ج 45، ص 30؛ محمد بن طاهر سماوى ، ابصار العین فى انصار الحسین علیه السلام، صص 144 - 145.
11) حشر، 9.
12) اعراف ، 128.
13) انشراح ، 4.
14) زمر، 12.
15) هود، 112.
16) رعد، 22.
منابع:
تبیان
ده گفتار، محسن قرائتى.
تجلى قرآن در حماسه عاشورا، محسن نورایى.